میتونم تمام این مسافت رو چارتار گوش بدم.
تمام این مسیر، تمام بلوار بهشت ، تمام چمران ، تمام عفیف آباد، تمام ارم
میتونم همه شون رو راه برم و با صدای بلند بخونم :
"من ایستگاه آخرم،عبور آخرین قطاری
در امتداد ساقه ام،تو ارتفاع بی مهاری"
بیای ته باغ ارم و برای اولین بار دستم رو محکم بگیری
بیای عفیف آباد و محکم بغلم کنی و من دلم هری بریزه
بیای تو اون پیاده رو ها همه ی اردیبهشت ها رو قدم بزنیم و تو برام آهنگ کوردی بخونی
دست بکشم رو تر قوه ت و تو حواست نباشه. لبخند بزنم!
بیا دوباره دستت رو بده بهم، بگو نبضمو بگیر خانم دکتر!
درباره این سایت